هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

چارديواري گنجشك‌ها
پنجشنبه ۷ دی ۱۳۹۱ ساعت 20:3 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
روزي پرنده‌ها از هر كجا كه آسمان را شروع مي‌كردند بر شانه‌هاي تو فرود مي‌آمدند، در لابه‌لاي انگشتانت تخم مي‌گذاشتند و با چشمان تو آسماني شدن را تجربه مي‌كردند.

روزي بهار در سرشاخه‌هاي درختاني كه به فتح آسمان كمر بسته بودند​ قدم مي‌زد و سر سبزي از برگ برگ درختان تا سياهي آسفالت جريان داشت. قند در دل درختان آب مي‌شد و پيرمردان با تمام وجود​ جوانه‌هاي جوان را رصد مي‌كردند ​.

آن روز درختان به عرياني تن نداده بودند و سراسر پياده​رو​ها را سايه‌هايي پوشانده بودند كه هزار بهار در آستين داشتند. زمين براي پرندگان بخيل نبود. آن روز هر دانه، دامي و هر برگ، قنديل تگرگي نبود كه بال‌شكن باشد.

پرنده در انبوهي سبزي درختان پناه مي‌گرفت و رهگذران فقط دل مي‌دادند به صداهاي شيريني ​كه از لابه‌لاي برگ‌ها شنيده مي‌شد.

اما امروز که«برف مي‌بارد به روي خار و خاراسنگ، كوه‌ها خاموش، دره‌ها دلتنگ» و پرندگان اعتماد بيشتري به انسان پيدا كرده و دست‌ها ايمان آورده‌اند به پرواز و آسمان را سهم پرند​گان مي​دانند. امروز، در بلنداي هر شاخه‌اي، هر پرنده‌اي يك چارديواري اختياري دارد که انسان دام گستر ساخته است تا از انبوهي برف، نه برگ، در امان بماند و شب‌هاي سرد را به گرماي خورشيد كه از بلندي مي‌تابد، پيوند بزند.

امروز پرندگان به خانه‌هايي پناه مي‌آورند كه با دست‌هاي ما شکارچي ها ساخته شده تا​ مأمن پرندگان هراس باشد.

اين مسكن​، مسکن مهرورزي است، مهرورزي انسان با طبيعت، با گياه، با پرنده. اين «خلاف آمد عادت» ثابت مي‌كند كه انسان هميشه شكارچي نيست.

« از خلاف آمد عادت بطلب كام كه ما​/ ​كسب جمعيت از آن زلف پريشان كرديم.»

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:جام جم



:: موضوعات مرتبط: داستان و متن آموزنده